پینویسهای قسمت دهم «ابرقدرت ریاکار» نوشتهی میشائیل لودرس که در پادکست بیبلیوکست منتشر شده است و میتوانید آن را از اینجا بشنوید:
۹… اشپیگل دیدگاههای محوری پینتر را بدون تحلیل و بیطرفانه تنها بازگو کرد.
قس.
۱۰… زوددویچه تسایتونگ تصمیم آکادمی سوئدی را برای اعطای جایزهی نوبل ادبیات به پینتر به تندی نقد میکرد: به نویسندهای، «که دو سال پیشتر خواهان آن شده بود که با ٬عزمی به غایت جزم٬ علیه ایالات متحدهی (نقل قول مستقیم!) ٬خوی بربریت یافته٬ اقدام شود. این شعارهای نفرت آلوده را نمیتوان اثری روشنگرانه، چه از نوع سیاسی و چه از نوع ادبی، به شمار آورد.»
نقل قول از:
https://www.sueddeutsche.de/kultur/literaturnobelpreis-2005-da-lacht-der-buchhaendler-1.416328
۱۱… قضاوت دی تسایت کاملا متفاوت بود. این روزنامه از اعطای جایزهی نوبل ادبیات به پینتر با مقالهای بلند و هوشمندانه دربارهی آثار هنریاش تقدیر کرده بود. در این مقاله چنین عنوان شده بود: «قتل عام واژهی کلیدی پینتر است. مسألهی او ٬حکومتهایی است که انسانها را میکشند٬. او میگوید ٬رهایم نمیکنند. اعمال بربرانهی گرداگردم هر جا که میروم به دنبالم میآیند و عذابم میدهند.٬ کسی این حرفها را میزند که خانوادهاش، یهودیهای اشکنازی، از پوگرومهای روسیه و لهستان، به نظر میرسد به پرتغال و از آنجا به انگلستان گریخته بودند، جایی که بمبهای نازیها فرومیریختند… ٬رهایم نمیکنند٬»
نقل قول از:
https://www.zeit.de/2005/43/SM-Pinter
۱۲… قضاوت FAZ دربارهی پینتر به وضوح به گونهای دیگر است: «با این حال جامعهی نیکان سوئد عموما با مجادله و سخنان موهن پینتر همراه شد، تشویقها از صمیم قلب بود، عدهی نه چندان کمی برای تشویق از جا برخاستند. دستکم در این سالن اعتقاد پینتر بر این که ایالات متحده و بریتانیای کبیر به دست ٬قتل عام کنندگان٬ و ٬جنایتکاران جنگی٬ رهبری میشوند، قادر به جذب اکثریت بود.»
نقل قول از:
۱۳… مطلب تاگس تسایتونگ (taz) هم بسیار روشنگر است. روزنامهای که خیلی دوست دارد از خود تصویر شناگری خلاف جریان ارائه دهد، ولی در مسائل سیاست خارجی مدتهاست که در آبهای ترنس آتلانتیکی بادبان میافرازد. از دید آنها پینتر تحت تأثیر «خشم ضدآمریکایی» است: «البته که میتوان در بعضی جاها از سیاست جهانی ایالات متحده خرده گرفت. فقط از نظر فکری نسبتا گستاخانه است که با چنین ادا و اطوار دراماتیکی روی دیگر، روی روشن امپراتوری ایالات متحدهی آمریکا را پنهان کنند. کسانی اینچنین سخن میگویند که مسخ موضوع صحبتشان شدهاند»، منظور به وضوح افراد روان رنجور است.
نقل قول از:
۱۴… بهترین کار این است که آدم همهی اینها را به شکل روندی مداوم، همان آبشار، تصور کند که راههای فرعی، تناقضها و اردوگاههای منافع متعددی میشناسد و اغلب غیر قابل پیش بینی به نظر میرسد یا هست. ولی با نگاهی به خبررسانی سیاست خارجی انتمن به این نتیجه میرسد که رسانههای پیشرو «گاهی موضوعات متفاوتی تعیین میکنند یا ممکن است دیدگاههایشان با هم فرق داشته باشند. ولی همه چیز را که در نظر بگیریم به شکل عجیبی به هم شبیه هستند»، تا آنجا که به جهانبینی و تصویرشان از جهان مربوط میشود. بر همین اساس قاببندی مسائل سیاست خارجی در آنها تنها در جزئیات با یکدیگر تفاوت دارند.
رابرت ام. انتمن: طرحهای قدرت. قاببندی اخبار، افکار عمومی و سیاست خارجی ایالات متحده، شیکاگو ۲۰۰۴، ص. ۹
Robert M. Entman: Projections Of Power. Framing News, Public Opinion, and U. S. Foreign Policy, Chicago 2004, S. 9 ff
۱۵… انتمن تأکید میکند که واقعیتهای حول واقعهی سقوط ایرباس ایران ایر چنان میتوانست برای دریافت آمریکاییها از خود به عنوان ملتی اخلاقگرا و ارزشمحور خطرناک باشد، که حکومت مطابق با مدل آبشار از رسانهها میخواست «از پخش تعابیر منفی مشخصی اجتناب کنند». این پنهان کردن حقیقت به سود واقعیت صحنهسازی شده بار دیگر چنان مؤثر بود که دیگر هیچ نمایندهی کنگرهای به خود جرأت نمیداد دربارهی بازگرداندن نیروهای آمریکایی از منطقهی خلیج حتی بلند بلند فکر کند.
قس. همان، ص. ۲۹-۴۹.
۱۶… نقل قول از نوام چامسکی: کنترل رسانه – چگونه رسانهها ما را فریب میدهند، فرانکفورت آم ماین، ۲۰۱۸، ص. ۹۱
Noam Chomsky: Media Control – Wie die Medien uns manipulieren, Frankfurt am Main 2018, S. 91