پینویسهای قسمت بیست و سوم «امپراتوری USA» نوشتهی دانیله گانزر که در پادکست بیبلیوکست منتشر شده است و میتوانید آن را از اینجا بشنوید:
۳۸۷. اندکی پس از قبضهی قدرت، صدام حسین به شکل علنی اعضای حزب خود، حزب بعث عراق را متهم کرد، که سپس از محل به بیرون هدایت شده و به قتل رسیدند. فهرستهای مرگ را صدام حسین از سیا دریافت کرده بود که به او در تحکیم پایههای قدرتش کمک میکرد. جیمز کریچفیلد، رئیس وقت مقر سیا در بغداد، تأیید کرد که اساساً سیا«صدام حسین را به وجود آورد».
رابرت کندی: چرا اعراب ما را در سوریه نمیخواهند. پولیتیکو، ۲۳ فوریه ۲۰۱۶
Robert Kennedy: Why The Arabs don’t want us in Syria. Politico, 23. Februar 2016.
۳۸۸. وزیر امور خارجهی اسبق ایالات متحده، هنری کیسینجر، از نفرت عمیق میان حسین و خمینی باخبر بود. کیسینجر تاریکاندیشانه اعلام کرد: «امیدوارم هر دو یکدیگر را بکشند. خیلی حیف است که هر دو نمیتوانند بازنده باشند.»
رمزی کلارک: این بار آتش – جنایات جنگی ایالات متحده در خلیج (فارس) (تاندرز ماوث پرس ۱۹۹۲)، ص.۶
Ramsey Clark: The Fire this Time – US War Crimes in the Gulf (Thunder’s Mouth Press 1992), S. 6.
۳۸۹. فیلیپ ویلکاکس، رابط میان وزارت امور خارجهی ایالات متحده و سیا، تأیید میکند که با هدف تضعیف ایران، «ما واقعاً طرف عراق را گرفتیم. ما برایش اطلاعات نظامی تهیه کرده و اسمش را از لیست کشورهای حامی تروریست خارج کردیم.» ایالات متحده از این دیکتاتور بیرحم در راستای گسترش نفوذ خود در آن منطقهی نفتخیز بهره برد. ویلکاکس اتحاد عجیب میان واشنگتن و بغداد را اینگونه توضیح میدهد: «بسیاری با خوشبینی در عراق بالقوه فاکتوری باثبات کننده و در صدام حسین مردی را میدیدند که میشد با او همکاری کرد.»
تیم واینر: CIA (فیشر ۲۰۰۹)، ص.۵۵۶
Tim Weiner: CIA. Die ganze Geschichte (Fischer 2009), S. 556.
۳۹۰. اولفکوته در گفتگو با خبرنگار آلمانی، کن یبسن، به یاد میآورد: «فکر میکردم این به داستانی عظیم در سطح جهان تبدیل خواهد شد. ولی در بغداد، در هتل شرایتون آمریکاییها، عراقیها و آلمانیها حملات با گازهای سمی را جشن گرفته بودند! به فرانکفورت بازگشتم. ولی در FAZ هم تنها مطلبی ناچیز به چاپ رسیده بود. حتی من را از دادن عکسهای وحشتناکم به اشترن منع کرده و گفتند که در این صورت این کار اخراج خواهم شد.» در رسانههای جمعی آلمانی بر جنایات صدام حسین سرپوش نهاده شد، مبادا که موجبات رنجش ایالات متحده فراهم شود.
یوتیوب: KenFM در گفتگو با دکتر اودو اولفکوته (۱۹۶۰-۲۰۱۷)، ۴ دسامبر ۲۰۱۴
Youtube: KenFM im Gespräch mit Dr. Udo Ulfkotte (1960 – 2017), 4. Dezember 2014.
۳۹۱. تاجر ایرانی اسلحه، منوچهر قربانیفر، به رئیس سیا، کیسی اطمینان داد، که ایران تمایل بسیاری به تهیهی تسلیحات آمریکایی دارد، برای آنکه بتواند از خود در برابر حملات صدام حسین دفاع کند. این تاجر اسلحه توضیح داد که از طریق معاملهی سلاح با ایران میتوان گروگانها را آزاد کرد، زیرا ایران بر حزب الله نفوذ دارد.
لی همیلتون: ماجرای ایران-کنترا. واشنگتن، ۱۳ نوامبر ۱۹۸۷، ص.۷
Lee Hamilton: Iran-Contra-Affair. Washington, 13. November 1987, S. 7.
۳۹۲. ایران از نفوذ خود بر حزب الله استفاده کرد و یک گروگان آمریکایی آزاد شد. پس از آن ایران موشکهای ضدهوایی هاوک مطالبه کرد. شورای امنیت ملی از این معاملهی محرمانه حمایت کرد و در نوامبر ۱۹۸۵ هواپیمای کوچکی موشکهای ضدهوایی هاوک با نوشتههای عبری از تلآویو به تهران آورد.
تیم واینر: CIA (فیشر ۲۰۰۹)، ص.۵۲۸
Tim Weiner: CIA. Die ganze Geschichte (Fischer 2009), S. 528.
۳۹۳. بعدتر، هنگامی که عملیات مخفی لو رفت، کنگرهی ایالات متحده به اعتراض گفت «در دولت جایی برای قانونشکنان وجود ندارد». «رئیس جمهور مسئول این سیاست است»، زیرا که به عنوان فرمانده کل قوا جنگهای مخفی ایالات متحده را نیز رهبری میکند. این را کنگره به درستی تشخیص داده و به رسم هشدار از لوئیس براندایس، قاضی دیوان عالی ایالات متحده نقل قول کرد، که زمانی گفته بود: «جرم واگیردار است. اگر دولت قانونشکنی کند، بیاعتنایی به قانون ایجاد کرده و هر کسی را به وضع قوانین خود تشویق میکند، که به هرج و مرج میانجامد.»
لی همیلتون: ماجرای ایران-کنترا. واشنگتن، ۱۳ نوامبر ۱۹۸۷، ص.۲۲
Lee Hamilton: Iran-Contra-Affair. Washington, 13. November 1987, S. 22.
۳۹۴. سیا از وجود این حلقهی مواد مخدر خبر داشت و در ۱۹۸۲ سیل را متقاعد کرد، که چیزی به پروازهایش افزوده و از آرکانزاس سلاح برای کنتراها به هندوراس منتقل کند. در ازای این کار سیا از تاجر مواد مخدر، سیل، در برابر DEA (ادارهی مبارزه با مواد مخدر آمریکا) محافظت میکرد، که با تجارت مواد مخدر مبارزه کرده و هواپیماهایش را به فنآوری پیشرفته مجهز میکرد.
الکساندر کاکبرن: هواپیمایی کوکائین. کانترپانچ، ۴ نوامبر ۲۰۱۶
Alexander Cockburn: Air Cocaine. Counterpunch, 4. November 2016.
۳۹۵. رئیس جمهور ریگان به توصیهی رئیس سیا، کیسی، بار دیگر همه چیز را منکر شد و در ۱۰ نوامبر ۱۹۸۶ در تلویزیون اعلام کرد: «دولت ما یک خط قرمز واضح و مشخص دارد، که در برابر مطالبات تروریستی تسلیم نشود. این سیاست عدم امتیازدهی به قوت خود باقی است. بر خلاف گزارشهای به غایت خیالپردازانه و نادرست دربارهی مبادلهی سلاح با گروگانها و باجدهی ادعا شده، ما سلاح یا چیز دیگری در ازای گروگانها تبادل نکردهایم – تکرار میکنم، تبادل نکردهایم. و پس از این نیز چنین نخواهیم کرد.» اینگونه رئیس جمهور ایالات متحده به تمام ملت دروغ گفت.
پیتر فیلیپ: ماجرای ایران-کنترا. دویچه وله، ۲۰ جولای ۲۰۰۹
Peter Philipp: Die Iran-Contra-Affäre. Deutsche Welle, 20. Juli 2009.
۳۹۶. نورث گفت: «باید اعتراف کنم که فکر میکردم درست است، که پول آیت اللهها را صرف حمایت از مقاومت در نیکاراگوئه کنیم. و من تنها کسی نبودم که از این فکر به هیجان میآمد.» ظاهراً رئیس سیا، کیسی، این عملیات را به عنوان «غایت عملیات مخفی» تحسین کرده بود. کنگره تمایل داشت از رئیس سیا نیز بازجویی به عمل بیاورد. ولی او در دفترش، در طبقهی هفتم مقر مرکزی سیا از حال رفت. پزشکان یک تومور مغزی بدخیم تشخیص دادند. بیل کیسی در ۶ می ۱۹۸۷ مرد.
پیتر فیلیپ: ماجرای ایران-کنترا. دویچه وله، ۲۰ جولای ۲۰۰۹
Peter Philipp: Die Iran-Contra-Affäre. Deutsche Welle, 20. Juli 2009.
۳۹۷. رئیس جمهور ریگان در ۴ مارس ۱۹۸۷ نطقی خطاب به ملت ایراد، و در سخنرانی تلویزیونی عجیبی تلاش کرد دروغهای گذشتهاش را توضیح دهد. «چند ماه پیش از این به مردم آمریکا اعلام کردم، که من هیچ سلاحی با گروگانها مبادله نکردهام. قلب من و نیت خیرم هنوز هم به من میگویند، که این واقعیت دارد، اما حقایق و مستندات به من میگویند که چنین نیست. آنچه با گشایشی راهبردی در قبال ایران آغاز شد، به تبادل سلاح در برابر گروگانها انجامید.»
پیتر کورنبلو: رسوایی ایران-کنترا (نیو پرس ۱۹۹۳)، ص.۴۰۸
Peter Kornbluh: The Iran-Contra Scandal (New Press 1993), S. 408.
۳۹۸. والش با تأسف ابراز کرد: «مردان قدرتمند با دوستان قدرتمند میتوانند جرایم سنگین مرتکب شوند، در حالی که عهدهدار مقام هستند و از اعتماد افکار عمومی به شدت سوء استفاده میکنند، و همهی اینها هم بدون هیچ عواقبی.»
پیتر کورنبلو: رسوایی ایران-کنترا (نیو پرس ۱۹۹۳)، ص.۴۱۱. همچنین ر.ک.: لارنس والش: دیوار آتش: توطئهی ایران-کنترا و لاپوشانی آن (نورتون ۱۹۹۸)
Peter Kornbluh: The Iran-Contra Scandal (New Press 1993), S. 411. Siehe auch: Lawrence Walsh: Firewall: The Iran-Contra Conspiracy and Cover-Up (Norton 1998).
۳۹۹. پیش از این لشکرکشی حسین در ۲۵ جولای ۱۹۹۰ سفیر آمریکا در بغداد، ایپریل گلاسپی را نزد خود به کاخ ریاست جمهوری فراخوانده و به او دربارهی تهاجمی که در پیش داشت اطلاع داد، زیرا میخواست از حمایت یا بیطرفی واشنگتن اطمینان حاصل کند. خانم سفیر گلاسپی آن زمان پاسخ داد: «من دستورالعملی صریح از شخص رئیس جمهور [بوش] دریافت کردهام، که روابط با عراق را بهبود ببخشم»، و اضافه کرد: «ما هیچ نظری دربارهی مناقشات داخلی اعراب، مانند مناقشهی مرزی با کویت، نداریم… ما امیدواریم شما بتوانید این مشکل را با ابزاری که خود مناسب تشخیص میدهید حل کنید.»
لری اورست: نفت، قدرت و امپراتوری. عراق و دستور کار جهانی ایالات متحده (کامن کارج پرس ۲۰۰۴)، ص.۱۲۵
Larry Everest: Oil, Power and Empire. Iraq and the US global Agenda (Common Courage Press 2004), S. 125.
۴۰۰. رمزی کلارک، که در دوران رئیس جمهور جانسون به عنوان وزیر دادگستری ایالات متحده خدمت کرده بود، اعتقاد داشت که رئیس جمهور بوش به عمد بر مناقشهی مرزی میان عراق و کویت دامن میزد. به گفتهی کلارک «دولت ایالات متحده از خاندان سلطنتی کویت برای تحریک عراق به تهاجم استفاده کرد». هدف دسیسهی جرج بوش پدر «تهاجمی گسترده به عراق و مشروعیتبخشی به سلطهی آمریکا بر خلیج (فارس)» بود.
رمزی کلارک: این بار آتش – جنایات جنگی ایالات متحده در خلیج (فارس) (تاندرز ماوث پرس ۱۹۹۲)، ص.۳۱۱
Ramsey Clark: The Fire this Time – US War Crimes in the Gulf (Thunder’s Mouth Press 1992), S. 311.
۴۰۱. تازه زمانی که ماجرای ایران–کنترا لو رفت، حمایت از نوریگای فاسد متوقف شد و رئیس جمهور بوش او را سرنگون کرد. خبرنگار آمریکایی، ویلیام بلوم مینویسد: «از سال ۱۹۰۳ که برای احداث کانال پاناما این استان را از کلمبیا دزدیدند، این هفتمین بار بود که ایالات متحده به پاناما لشکر میکشید.»
ویلیام بلوم: کشتن امید (کامن کارج پرس ۱۹۹۵)، ص.۳۱۱
William Blum: Killing Hope (Common Courage Press 1995), S. 311.
۴۰۲. تازه پس از جنگ معلوم شد، که ماجرای انکوباتورها دروغی بیشرمانه بود، و نیره در واقع نیره الصباح نام داشت و دختر سفیر کویت در ایالات متحده بود. جرج بوش بار دیگر و با موفقیت به افکار عمومی دروغ گفته بود.
نیکلاس کال: پروپاگاندا و اقناع جمعی: یک دائره المعارف تاریخی، از ۱۵۰۰ تا زمان حاضر (ایبیسی-کلیو ۲۰۰۳)، ص.۱۵۸
Nicholas Cull: Propaganda and Mass Persuasion: A Historical Encyclopedia, 1500 to the Present (ABC-CLIO 2003), S. 158.
۴۰۳. در روز ۳ آوریل ۱۹۹۱ رئیس جمهور بوش کویت را آزاد شده و جنگ کوتاه را خاتمه یافته اعلام کرد. اندکی بعدتر، ایالات متحده نخستین پایاه نظامی دائمی خود در خلیج فارس را تأسیس، و تانک، هواپیما و دیگر ملزومات جنگی در کویت مستقر کرد.
محمد فئور: جهان عرب پس از توفان صحرا (انتشارات انستیتوی صلح ایالات متحده ۱۹۹۳)، ص.۱۶
Muhammad Faour: The Arab World After Desert Storm (US Institute of Peace Press 1993), S. 16.