پینویسهای قسمت شانزدهم «امپراتوری USA» نوشتهی دانیله گانزر که در پادکست بیبلیوکست منتشر شده است و میتوانید آن را از اینجا بشنوید:
۲۴۷. اریک آلترمن، مورخ آمریکایی به درستی اعلام میکند: «در سیاست آمریکا امروزه توانایی به شکلی قانع کننده دروغ گفتن پیششرطی اساسی به شمار میرود برای شایستهی تصدی مناسب بالای حکومتی شدن.»
اریک آلترمن: وقتی رئیس جمهورها دروغ میگویند. تاریخچهای از فریب و پیامدهای آن (وایکینگ ۲۰۰۴)، ص.۱
Eric Alterman: When Presidents Lie. A History of official deception and its consequences (Viking 2004), S. 1.
۲۴۸. جرج کنان، مورخ آمریکایی در ۱۹۴۸ در تحلیلی هوشمندانه گفت: «با 50 درصد ثروت جهان، ولی تنها ۶.۳ درصد از جمعیت آن… ناگزیر در معرض حسادت و کینه قرار داریم.» پیشنهاد کنان این بود: « وظیفهی ما درواقع این است که الگویی برای روابط بین الملل ایجاد کنیم که به ما این امکان را میدهد که این موقعیت نابرابری را حفظ کنیم. نیز باید احساسات و خیالپردازیهامان را کنار بگذاریم… باید دست برداریم از سخن گفتن دربارهی اهداف مبهم و… غیرواقعگرایانهای چون حقوق بشر، ارتقاء سطح زندگی و دمکراتیک سازی… ما باید با مفاهیم صریح قدرت پیش برویم. هرچه شعارهای آرمانگرایانه کمتر سد راهمان شوند بهتر است.»
الیور استون و پیتر کوزنیک: تاریخ نانوشتهی آمریکا (اولشتاین ۲۰۱۶)، ص.244
Oliver Stone und Peter Kuznick: Amerikas ungeschriebene Geschichte (Ullstein 2016), S. 244.
۲۴۹. کلارک کلیفورد، مشاور حقوقی کاخ سفید اظهار داشت که از راهبری جنگهای مخفی «سخنی مطرح نمیشد زیرا احساس میکردیم که به منافع ملی ما لطمه وارد میشد اگر این حقیقت را علنی میکردیم که در چنان عملیاتهایی مشارکت داشتیم.»
کریستوفر اندرو: تنها جهت ملاحظهی رئیس جمهور. سرویسهای اطلاعاتی و ریاست جمهوری آمریکا از واشنگتن تا بوش (هارپر کالینز ۱۹۹۵)، ص.۱۷۱
Chrsitopher Andrew: Fort he President’s Eyes Only. Secret Intelligence and the Ameican Presidency from Washington to Bush (Harper Collins 1995), S. 171.
۲۵۰. مورخ آمریکایی جان پرادوس میگوید: «این شورا بالاترین ردهی ساز و کار سیاسی است.» اعضای این شورا «کلیدهای قدرت» را در دست داشته و ارتش و سرویسهای مخفی ایالات متحده را فرماندهی میکنند.
جان پرادوس: کلیدداران. تاریخ شورای امنیت ملی از ترومن تا بوش (ویلیام مارو ۱۹۹۱)، ص.۲۷
John Prados: Keepers of the Keys. A History of the National Security Council from Truman to Bush (William Morrow 1991), S. 27.
۲۵۱. مکگی که 25 سال در سیا خدمت کرده، تأکید میکند که «بخش اعظم نیروی انسانی، بخش اعظم پول و بخش اعظم انرژی» در سیا صرف عملیاتهای مخفی میشد و نه برای گردآوری اطلاعات.
رالف مکگی: فریب مرگبار. ۲۵ سال زندگی من در سیا (اوشن پرس ۱۹۸۳) مقدمه
Ralph McGehee: Deadly Deceits. My 25 Years in the CIA (Ocean Press 1983) Introduction.
۲۵۲. سیا با موفقیت کمونیستها را از پیکرهی دولت ایتالیا بیرون راند. ارتش ایالات متحده پایگاههای نظامی خود را در ایتالیای تحت اشغال تجهیز کرد و به رهبری دولت دمکرات مسیحی، ایتالیا در 4 آوریل 1949 به عنوان یکی از اعضای مؤسس به اتحاد نظامی تازه تأسیس ناتو پیوست.
ویلیام کورسون: ارتشهای جهالت: ظهور امپراتوری اطلاعاتی آمریکا (دایال پرس ۱۹۷۷)، ص.۲۹۸
William Corson: The Armies of Ignorance: The Rise of the American Intelligence Empire (Dial Press 1977), S. 298.
۲۵۳. دستورالعمل NSC 10/2 تأکید میکند که همهی این عملیاتهای مخفی و به کلی سری باید «چنان طرحریزی و اجرا شوند که هرگونه مسئولیت ایالات متحده از افراد غیرمجاز مخفی بماند و اگر علیرغم تلاشها افشا شد، دولت آمریکا بتواند همواره به شکل قابل باوری هر گونه مسئولیت را انکار کند.»
توماس اتزولد و جان گدیس: مهار. اسناد سیاست و استراتژی آمریکا ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۰ (انتشارات دانشگاه کلمبیا ۱۹۷۸)، ص.۱۲۵
Thomas Etzold und John Gaddis: Containment. Documents on American Policy and Strategy 1945 – 1950 (Columbia University Press 1978), S. 125.
۲۵۴. مصدق در واشنگتن نزد ترومن تأکید کرد: «عشق به آزادی میان ما و ایالات متحده مشترک است، ولی ما توفیق کمتری داشتیم در باز پس ستاندن آزادیمان از آن کشوری که در ۱۷۷۶ ناچار شد آزادی آنها را بپذیرد.»
مصدق میگوید منفعت انگیزهی ما نیست. اسوسییتد پرس، ۲۲ اکتبر ۱۹۵۱
Profits not motive, says Mossadegh. Associated Press, 22. Oktober 1951.
۲۵۵. آیزنهاور بعدها در دفتر خاطرات خود نوشت: «کارهایی که ما کردیم مخفیانه بودند. اگر علنی میشدند، نه تنها مایهی سرافکندگیمان میشدند،… بلکه شانس ما برای انجام اقدامات مشابهی در آینده تقریباً به کل باد هوا میشد.»
جیمز رایزن: سیا در ایران. نیویورک تایمز، ۱۶ آوریل ۲۰۰۰. همچنین: داوید تالبوت: صفحه شطرنج شیطان. سیا، آلن دالس و ظهور دولت مخفی آمریکا (وستند ۲۰۱۶)، ص.۲۲۲
James Risen: The CIA in Iran. New York Times, 16. April 2000. Sowie: David Talbot: Das Schachbrett des Teufels. Die CIA, Allen Dulles und der Aufstieg Amerikas heimlicher Regierung (Westend 2016), S. 222.
۲۵۶. ژنرال رابرت کاتلر، رئیس شورای امنیت ملی که تأیید عملیاتهای مخفی را بر عهده داشت، عضو هیأت مدیرهی یونایتد فروت کمپانی بود.
وارن هینکل و ویلیام ترنر: ماهی قرمز است. داستان جنگ مخفی علیه کاسترو (هارپر و رو ۱۹۸۱)، ص.۴۱
Warren Hinckle und William Turner: The Fish is Red. The Story of the Secret War Against Castro (Harper & Row 1981), S. 41.
۲۵۷. آرماس اصلاحات ارضی را متوقف کرد، خلع یدهای پیش از آن صورت گرفته باطل اعلام شدند و یونایتد فروت کمپانی تمامی زمینهایش را بازپس گرفت. علاوه بر همهی اینها دولت جدید تشکیل اتحادیههای کارگران کشتزارهای موز را ممنوع اعلام کرد و اتحادیهچیهای بهخصوص فعال به قتل رسیدند. کودتای چیکیتا موفقیت آمیز بود اما از مردم ایالات متحده مخفی نگاه داشته شد.
ویلیام بلوم: کشتن امید. مداخلات ارتش ایالات متحده و سیا از جنگ جهانی دوم (کامن کارج پرس ۱۹۹۵)، ص.۷۹
William Blum: Killing Hope. US Millitary and CIA Interventions since World War II (Common Courage Press 1995), S. 79.
۲۵۸. دانشآموختهی مدارس مبلغین مسیحی، پاتریس لومومبا، رهبر جنبش استقلال کنگو اعلام کرد: «هدف ما آزادی کنگو از رژیم استعماری و رهایی کشور از قید وابستگی است.»
۴۵ سال پیش: پاتریس لومومبا به قتل رسید. وستدویچر روندفونک، ۱۷ ژانویه ۲۰۰۶
Vor 45 Jahren: Patrice Lumumba wird ermordet. WDR, 17. Januar 2006.
۲۵۹. نخست وزیر لومومبا گفت: «ما کار طاقت فرسا آموختیم و ناچار بودیم آن را در ازای مزدی به جان بخریم که با آن نه میتوانستیم گرسنگیمان را رفع کنیم، نه تنمان را بپوشانیم، نه مسکنی شایسته فراهم کنیم و نه فرزندانمان را چونان که عزیزشان میداشتیم بپروریم. ما تحقیر، اهانت و ضربات چماق را میشناسیم که صبح، ظهر و شب بیوقفه در میانمان توزیع میشد چون کاکاسیاه بودیم… ما هرگز آن کشتارها را از یاد نخواهیم برد که بسیاری را به کام مرگ فروکشیدند، نیز آن سلولها را که هر کس نمیخواست در برابر رژیمی از سرکوب و استثمار سر فرود آورد در آنها افکنده میشد.»
ورنر روف: نورافکنی بر ۵۰ سال استقلال در آفریقا. کارگروه تحقیقات صلح، ۲۵ آگوست ۲۰۱۰
Werner Ruf: Schlaglichter auf 50 Jahre Unabhängigkeit in Afrika. AG Friedensforschung, 25. August 2010.
۲۶۰. رابرت جانسون که صورتجلسهی شورای امنیت ملی را تنظیم میکرد، بعدها بهتی را به یاد میآورد که بر فضا حاکم شد، هنگامی که رئیس جمهور آیزنهاور فرمان قتل را صادر کرد. جانسون میگوید: «سکوتی وحشتزده حاکم شد که حدود پانزده ثانیه به طول انجامید و سپس جلسه ادامه پیدا کرد. من از این شگفتزده بودم که چنین سخنی را از یک رئیس جمهور در حضور خودم یا در حضور گروهی از افراد میشنیدم. وحشت کرده بودم.»
دیوید تالبوت: صفحه شطرنج شیطان (وستند ۲۰۱۶)، ص.۳۴۵
David Talbot: Das Schachbrett des Teufels (Westend 2016), S. 345.
۲۶۱. موبوتو بیش از 30 سال به عنوان دیکتاتوری بیرحم بر کشوری که نامش را به «زئیر» تغییر داده بود حکومت کرد. او شرایطی سودآور برای کنسرنهای اروپایی و آمریکایی فعال در استخراج مواد خام فراهم کرده و پولهایش را در حسابهای بانکی در سوئیس پنهان کرد.
اسکات شین: لارنس آر دولین، ۸۶ ساله، افسر سیا که از همدستی در توطئهی کنگو سر باز زد، درگذشت. نیویورک تایمز، ۱۱ دسامبر ۲۰۰۸. همچنین ر.ک.: کمیسیون تحقیق پارلمان برای تعیین دقیق شرایط ترور پاتریس لومومبا و احتمال دخالت سیاستمداران بلژیک در آن. بروکسل، ۱۶ نوامبر ۲۰۰۱
Scott Shane: Lawrence R. Devlin, 86, CIA Officer Who Balked on a Congo Plot, is dead. New York Times, 11. Dezember 2008. Siehe auch: Commission d’enquête parlementaire chargée de déterminer les circonstances exactes de l’assassinat de Patrice Lumumba et l’implication éventuelle des responsables politiques belges dans celui-ci. Brüssel, 16. November 2001.
۲۶۲. تروخیو مخالفان خود را به قتل میرساند و به مدت 31 سال بر کشور مانند رئیس یک باند خلافکاری در شیکاگو حکومت کرد. با این حال تروخیو از حمایت ایالات متحده برخوردار بود زیرا خود را به عنوان سنگری در برابر کمونیسم نشان میداد. رئیس جمهور فرانکلین روزولت حتی این مستبد را در کاخ سفید به حضور پذیرفت. کوردل هال، وزیر امور خارجهی روزولت اعلام کرد: «او یک حرامزاده است، ولی حرامزادهی ماست!»
کریستین اشمیت-هویر: نفرین کارائیب. تسایت آنلاین، ۲۶ می ۲۰۱۱
Christian Schmidt-Häuer: Fluch der Karibik. Zeit Online, 26. Mai 2011.
۲۶۳. مردم دومینیکن در 1962 نویسندهای به نام خوان بوش را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند. رئیس جمهور بوش، کشور را با اصلاحات اجتماعی تقویت کرد، اما تنها 7 ماه بعد توسط سیا سرنگون شد، زیرا خواهان استقلال بیشتر از ایالات متحده بود.
سنای ایالات متحده: دسیسههای ترور ادعا شده، ص.۵
United States Senate: Alleged Assassination Plots, S. 5.
۲۶۴. در نوامبر 197۵ سنای ایالات متحده گزارشی جنجال برانگیز در ۳50 صفحه منتشر کرده و از ترورهای سیا پرده برداشت. در آن زمان این گزارش موضوعی داغ و یک رسوایی به شمار میآمد. گزارش را کمیسیون تحقیقی متشکل از یازده سناتور به ریاست فرانک چرچ، سناتور شجاع ایالت آیداهو از حزب دمکرات تنظیم کرده بود. کاملترین و صادقانهترین تحقیقی بود که سنا تا آن زمان در موضوع ترور انجام داده بود. مأموران سیا سپس به آیداهو سفر کرده و مانع از آن شدند که سناتور فرانک چرچ در ۱۹۸۰ بار دیگر به نمایندگی انتخاب شود.
نوام چامسکی: چه کسی بر جهان حکومت میکند؟ مخالفت جهانی با سیاست آمریکایی (اولشتاین ۲۰۱۶)، ص.۲۶۶. همچنین: لاک جانسون: سناتور فرانک چرچ و تحقیقات اطلاعاتی در ایالات متحده در ۱۹۷۵. ژورنال مطالعات اطلاعات، پروپاگاندا و امنیت (JIPSS)، جلد ۱۲، شماره ۲/۲۰۱۸، ص.۱۸۷
Noam Chomsky: Wer beherrscht die Welt? Die globalen Verwerfungen der amerikanischen Politik (Ullstein 2016), S. 266. Sowie: Loch Johnson: Senator Frank Church and the Intelligence Investigation in the United States in 1975. Journal for Intelligence, Propaganda and Security Studies (JIPSS), Vol. 12, No. 2/2018, S. 187.
۲۶۵. سناتورها عقیده داشتند «این داستانی غمانگیز است. ولی این کشور توان آن را دارد که این داستان را شنیده و از آن درس بگیرد. ما باید ملتی باقی بمانیم که خطاهایش را میبیند و مصمم است آنها را تکرار نکند. اگر از پس این امر برنیاییم افول خواهیم کرد. ولی اگر بتوانیم، آنگاه آیندهمان چنان درخشان خواهد بود که بهترین روزگاران گذشتهمان.»
سنای ایالات متحده: توطئههای ادعایی ترور رهبران خارجی. گزارش موقت کمیتهی منتخب بررسی عملیاتهای دولتی با تمرکز بر فعالیتهای اطلاعاتی (دفتر چاپ دولت ایالات متحده ۱۹۷۵)، ص.۲ و ۲۸۵
United States Senate: Alleged Assassination Plots Involving Foreign Leaders. An Interim Report of the Select Committee to study Governmental Operations with respect to Intelligence Activities (US Government Printing Office 1975), S. 2 und 285.
۲۶۶. بنا بر اظهارات سناتورها دستکم هیچ مدرکی وجود ندارد که ایالات متحده به شکل هدفمند ترور دیِم را برنامهریزی کرده باشد. هدف اصلی عملیات کودتا بوده و نه قتل.
سنای ایالات متحده: توطئههای ادعایی ترور، ص.۵
United States Senate: Alleged Assassination Plots, S. 5.
۲۶۷. نه فقط نگو دین دیِم، بلکه برادرش نهو نیز در جریان این کودتا کشته شد. مادام نهو، بیوهی او، با طعنه در خصوص مرگ همسرش گفت: «کسی که آمریکاییها را به عنوان متحد در کنار خود داشته باشد به دشمن نیاز ندارد.»
وزارت دفاع ایالات متحده: روابط ایالات متحده و ویتنام، ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۷. پژوهشی تهیه شده از سوی وزارت دفاع. بخش ۴: سرنگونی نگو دین دیِم از می تا نوامبر ۱۹۶۳، ص.۸. همچنین: جفری شاو: حکم از دست رفتهی بهشت: خیانت آمریکا به نگو دین دیِم (ایگنیشس پرس ۲۰۱۵)، مؤخره
US Department of Defense: United States – Vietnam Relations, 1945 – 67. A Study Prepared by the Department of Defense. Part IV: The Overthrow of Ngo Dinh Diem May – November 1963, S. VIII. Sowie: Geoffrey Shaw: The Lost mandate of Heaven: The American Betrayals of Ngo Dinh Diem (Ignatius Press 2015), Conclusion.