پرش به محتوا

پی‌نویس قسمت نهم «امپراتوری USA» در بیبلیوکست

    پی‌نویس‌های قسمت نهم «امپراتوری USA» نوشته‌ی دانیله گانزر که در پادکست بیبلیوکست منتشر شده است و می‌توانید آن را از اینجا بشنوید:

    ۱۲۱. هنگامی‌که ایالات متحده دریافت که قدرت استعماری اروپایی اسپانیا، که در آن زمان کنترل کوبا و فیلیپین را در اختیار داشت، دچار ضعف شده است، واشنگتن عزم خود را برای بیرون راندن اسپانیایی‌ها جزم کرد. آلبرت بِوِریج، سناتور ایالت ایندیانا در سال ۱۸۹۷ گفت: «تولیدات کارخانه‌های آمریکایی بیش از توان مصرف جمعیت آمریکا است. زمین آمریکا بیش از آن محصول می‌آورد که بتوانند مصرفش کنند. سرنوشت سیاست ما از پیش تعیین شده است. تجارت جهانی باید در دستان ما باشد و اینگونه نیز خواهد شد.»

    منصور خان: تاریخ سری جنگ‌های آمریکا (گرابرت ۲۰۰۳)، ص.۹۲

    Mansur Khan: Die geheime Geschichte der amerikanischen Kriege (Grabert 2003), S. 92.

    ۱۲۲. ویلیام هرست، روزنامه نگار نیویورک ژورنال و جوزف پولیتزر از نیویورک ورلد کارزار تحریک را رهبری کردند. هرست فردریک رمینگتون طراح را به هاوانا اعزام کرد. رمینگتون از کوبا به هرست تلگرافی با این مضمون ارسال کرد: «چیزی برای گزارش نیست. همه چیز آرام است. اینجا جنگی نیست. می‌خواهم به خانه بازگردم». او پاسخ داد: «لطفاً بمانید. شما محتوای تصویری تهیه کنید، من جنگ را تهیه خواهم کرد».

    مارتین لوفلهولتس: جنگ به عنوان رویداد رسانه‌ای (اشپرینگر ۲۰۱۳)، ص.۱۸۳

    Martin Löffelholz: Krieg als Medienereignis (Springer 2013), S. 183.

    ۱۲۳. پیش‌برندگان جنگ چنین می‌نوشتند: «خون در خیابان‌ها، خون در مزرعه‌ها، خون در برابر درهای خانه‌ها، خون، خون، خون!… آیا هنوز مردمانی چنان خردمند و چنان شجاع وجود دارند که به این کشور مورد تهاجم عطش خون یاری رسانند؟» هرست می‌دانست که در پروپاگاندای جنگ مهم نیست که چیزی حقیقت داشته باشد، بلکه تنها باید دائماً تکرار شده و از رسانه‌های پرشمار بر جامعه تأثیر خود را بگذارد.

    میرا به‌هام: کوس جنگ. رسانه‌ها، جنگ و سیاست (دویچر تاشنبوخ فرلاگ ۱۹۹۶)، ص.۲۴

    Mira Beham: Kriegstrommeln. Medien, Krieg und Politik (dtv 1996), S. 24.

    ۱۲۴. با توجه به موقعیت پرتنش، در ایالات متحده این به نظر همه فکر خوبی نمی‌آمد که یک ناو جنگی به کوبا اعزام شود. سناتور مارک هانا، جمهوریخواه از اوهایو منتقدانه گفت: اعزام یواس‌اس مِین به هاوانا «شبیه آن است که آدم سر تفریح کبریتی در چاه نفت روشن کند».

    جف سیمونز: کوبا. از کونکیستادورها تا کاسترو (اشپرینگر ۱۹۹۶)، ص.۱۸۹

    Geoff Simons: Cuba. From Conquistador to Castro (Springer 1996), S. 189.

    ۱۲۵. هرست با همکاری جوزف پولیتزر شعار جنگی تأثیرگذار «مِین را به خاطر داشته باش- اسپانیا به جهنم» Remember the Maine – to hell with Spain را طراحی کرد. به خاطر سپردن این شعار ساده بود، چرا که به انگلیسی قافیه دارد و افراد بی‌سواد که توانایی خواندن نداشتند هم می‌توانستند حفظش کنند.

    مارتین لوفلهولتس: جنگ به عنوان رویداد رسانه‌ای (اشپرینگر ۲۰۱۳)، ص.۱۸۳

    Martin Löffelholz: Krieg als Medienereignis (Springer 2013), S. 183.

    ۱۲۶. «هرکس که آن اندازه دیوانه باشد که نظراتش را صادقانه بنویسد، باید در خیابان‌ها به دنبال شغلی جدید بگردد. کسب و کار روزنامه‌نگار در نیویورک این است که حقیقت را نابود کند، با صراحت دروغ بگوید، تحریفش کند، به آن اهانت کند، به پای مامون* سر تعظیم فرود آورده و کشور و مردم خویش را برای قوت روزانه‌اش بفروشد. شما این را می‌دانید و من هم می‌دانم. چه مزخرفاتی، جام‌هایمان را به هم بزنیم به افتخار ٬استقلال مطبوعات٬! ما ابزار دستان ثروتمندان پشت صحنه و پادوهایشان هستیم. عروسک خیمه شب بازی هستیم. آن‌ها نخ‌هایمان را می‌کشند و ما می‌رقصیم. وقت ما، توانایی‌های ما، زندگی ما، امکانات ما همه و همه به دیگران تعلق دارد. ما فاحشه‌های فکری هستیم.»

    * Mammon واژه‌ای وام گرفته از آرامی که در اصل معنای «دارایی» و «مایملک» داشته. در اناجیل متی و لوقا این جمله از عیسی نقل شده است که «نتوان هم خدا و هم مامون را بندگی کرد». در بعضی ترجمه‌ها مامون را پول و مال دنیا نوشته‌اند اما این نام خود جایگاهی شبیه به نام شیاطین یافته و به وسوسه‌ی مال دنیا اشاره دارد- م.

    آپتون سینکلر: چک برنجی. تحقیقی در روزنامه‌نگاری آمریکایی (انتشارات دانشگاه ایلینوی ۲۰۰۲)، ص.۴۰۰

    Upton Sinclair: The Brass Check. A Study of American Journalism (University of Illinois Press 2002), S. 400.

    ۱۲۷. در ۱۹ آوریل ۱۸۹۸ سنا و مجلس نمایندگان به طور مشترک قطعنامه‌ای را تصویب کردند که اسپانیا را ملزم به ترک کوبا می‌کرد و دست رئیس جمهور مک کینلی را در به کار بستن هرگونه ابزار نظامی در راستای تضمین استقلال کوبا از اسپانیا باز می‌گذاشت. در پی آن اسپانیا در ۲۴ آوریل ۱۸۹۸ به ایالات متحده اعلان جنگ کرد. ویلیام هرست جنگ افروز از روزنامه‌ی نیویورک ژورنال متکبرانه پرسید: «از جنگ ژورنال خوشتان می‌آید؟»

    الیور استون و پیتر کوزنیک: تاریخ نانوشته‌ی آمریکا. روی تاریک قدرت جهانی (اولشتاین ۲۰۱۶)، ص.۱۳

    Oliver Stone und Peter Kuznick: Amerikas ungeschriebene Geschichte. Die Schatten-seiten der Weltmacht (Ullstein 2016), S. 13.

    ۱۲۸. رئیس جمهور مک‌کینلی به هیچ عنوان قصد نداشت کوبا را به شورشیان کوبایی واگذارد که برای استقلال از قدرت استعماری اسپانیا مبارزه می‌کردند. بیشتر به دنبال آن بود تا سلطه‌ی اسپانیا را در کوبا و همین‌طور در جزیره‌ی پورتوریکو در دریای کارائیب با سلطه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا جایگزین کند. «حقوق بدیهی» تبیین شده در بیانیه‌ی استقلال آمریکا در ۱۷۷۶، از جمله حق حیات، آزادی و جستجوی خوشبختی، مبارزات آزادیخواهانه‌ی جزیره نشینان را شامل نمی‌شد. این نخستین جنگی بود که ایالات متحده خارج از آمریکای شمالی به پا می‌کرد. رئیس جمهور مک‌کینلی اظهار کرد: «برای دستگاه نظامی آمریکا خوب خواهد بود که ارتش و نیروی دریایی بتوانند توانایی خود را در عملیاتی واقعی به اثبات برسانند.»

    جف سیمونز: کوبا. از کونکیستادورها تا کاسترو (اشپرینگر ۱۹۹۶)، ص.۱۸۷

    Geoff Simons: Cuba. From Conquistador to Castro (Springer 1996), S. 187.

    ۱۲۹. در روز ۱۰ دسامبر ۱۸۹۸ اسپانیا و ایالات متحده در پاریس معاهده‌ی صلحی را به امضا رساندند که بر اساس آن کوبا و پورتوریکو به طور رسمی از اسپانیا مستقل شده و تحت قلمرو نفوذ ایالات متحده قرار می‌گرفتند. قدرت پیر استعماری اسپانیا تحقیر شده و روحیه‌ها در مادرید افت کرده بود. اما در عوض در واشنگتن شادی بسیار بود. جان هی، وزیر امور خارجه‌ی ایالات متحده از یک «جنگ باشکوه کوچک» سخن گفت.

    الیور استون و پیتر کوزنیک: تاریخ نانوشته‌ی آمریکا (اولشتاین ۲۰۱۶)، ص.۱۳

    Oliver Stone und Peter Kuznick: Amerikas ungeschriebene Geschichte (Ullstein 2016), S. 13.

    ۱۳۰. در گزارشی آمریکایی از زمان جنگ جهانی دوم آمده است: «بیشتر مردم این کشور، حتی قشر تحصیل‌کرده‌شان، اطلاعات اندکی از قلمروهای فرامرزی ما در خارج از کشور دارند، اگر به کل از آن‌ها بی‌خبر نباشند. حقیقت این است که اکثریت آنها حتی نمی‌دانند که ما در خارج از کشور صاحب چنین قلمروهایی هستیم. آنها فکر می‌کنند که تنها خارجی‌هایی نظیر انگلیسی‌ها دارای امپراتوری هستند. به همین دلیل آمریکایی‌ها گاهی از شنیدن اینکه ما هم یک امپراتوری داریم متعجب می‌شوند.»

    دانیل ایمروار: چگونه ایالات متحده امپراتوری خود را مخفی کرده است. گاردین، ۱۵ فوریه ۲۰۱۹

    Daniel Immerwahr: How the US has hidden its empire. The Guardian, 15. Februar 2019.

    ۱۳۱. ایالات متحده همیشه در برابر سلطه‌ی امپریالیستی مقاومت کرده و مدافع آزادی و استقلال بوده است. اما چنان که سامنر به درستی دریافته بود سال ۱۸۹۸ «نقطه عطفی بزرگ» در تاریخ ایالات متحده بود، چرا که به این ترتیب بر همگان آشکار شد که ایالات متحده نیز به دنبال توسعه‌طلبی و امپریالیسم بوده و به جزایر خارجی که مشخصاً تحت قلمرو ایالات متحده نیستند یورش می‌برد.

    موری پولنر: نوشته‌های ضدجنگ آمریکایی از ۱۸۱۲ تا امروز (بیسیک بوکس ۲۰۰۸)، ص.۹۳

    Murray Polner: American Antiwar Writing from 1812 to Now (Basic Books 2008), S. 93.

    ۱۳۲. «فرض ما این است که آنچه ما می‌پسندیم و انجام می‌دهیم و آنچه ما نیک می‌پنداریم، برای کوبایی‌ها و فیلیپینی‌ها نیز یک موهبت است. اما به وضوح چنین نیست. آن‌ها از سبک زندگی ما متنفراند. ایده‌های ما را مردود می‌شمارند. سبک زندگی خودشان را ترجیح می‌دهند. و اگر ما به عنوان حاکم با آن‌ها رفتار کنیم، به ایجاد تنش‌های اجتماعی خواهد انجامید». شرم‌آور است که ایالات متحده اصول مندرج در بیانیه‌ی استقلال برابری و آزادی را به کل دور انداخته است، که زمانی در مبارزه علیه امپراتوری بریتانیا آنان را هدایت می‌کرد.

    موری پولنر: نوشته‌های ضدجنگ آمریکایی از ۱۸۱۲ تا امروز (بیسیک بوکس ۲۰۰۸)، ص.۹۳

    Murray Polner: American Antiwar Writing from 1812 to Now (Basic Books 2008), S. 93.

    ۱۳۳. تازه در سال ۱۹۱۱، مدت‌ها پس از پایان جنگ ایالات متحده علیه اسپانیا در کوبا و پورتوریکو، لاشه‌ی یواس‌اس مِین بیرون آورده و دقیقاً بررسی شد. ادوارد اتکینسون، صنعتگر خوشنام آمریکایی به این نتیجه‌ رسید که مِین واقعاً – همان طور که اسپانیایی‌ها حدس زده بودند – از داخل و در نتیجه‌ی مجاورت گاز با الکتریسیته منفجر شده بود. بدین ترتیب وجود هرگونه ارتباطی میان اسپانیا و غرق شدن ناو یواس‌اس مِین منتفی بود. همانگونه که حادثه‌ی ریو گرانده در ۱۸۴۶ جرقه‌ی جنگ با مکزیک را زده بود، جنگ علیه اسپانیا در ۱۸۹۸ نیز با یک دروغ جنگی آغاز شد.

    دیوید هوگان: قرن کور:بخش نخست آمریکا (گرابرت ۱۹۹۲)، ص.۲۹۱

    David Hoggan: Das blinde Jahrhundert: Erster Teil Amerika (Grabert 1992) S. 291.

    ۱۳۴. بر مبنای نظریه‌ی دریاسالار ریکوور، شعله‌ای کوچک و دور از نظر مانده در مخزن زغال سنگ می‌توانست این فاجعه را رقم زده باشد. احتمالاً زغال سنگ مشتعل سپس درب فولادین انبار مهمات کنار خود را به اندازه‌ای داغ کرده که باروت‌های موجود در آن را مشتعل کرده و نیز موجب انفجار نارنجک‌های موجود در انبار شده است.

    هایمن جرج ریکوور: چگونه رزمناو مِین نابود شد (انتشارات انستیتوی نیروی دریایی ۱۹۷۶)

    Hyman George Rickover: How the Battleship Maine was destroyed (Naval Institute Press 1976).

    ۱۳۵. عملیات نورث‌وودز نشان می‌دهد که یک جنگ‌افروز همواره بر این باور است که خشونت و همچنین دروغ مجاز هستند اگر هدف کسب پیروزی باشد. یک جنگ‌افروز با اصل خانواده‌ی بشری که می‌گوید تمام جان‌ها مقدس هستند، به کل بیگانه است.

    جیمز بمفورد. NSA آناتومی قدرتمندترین سرویس‌های مخفی جهان (برتلزمان ۲۰۰۱)، ص.۹۱

    James Bamford. NSA. Die Anatomie des mächtigsten Geheimdienstes der Welt (Bertelsmann 2001), S. 91.

    برچسب‌ها: