پینویسهای قسمت بیستم «امپراتوری USA» نوشتهی دانیله گانزر که در پادکست بیبلیوکست منتشر شده است و میتوانید آن را از اینجا بشنوید:
۳۱۷. هو شی مین تصور میکرد که ایالات متحده در سرتاسر جهان دمکراسیها را تحت حمایت قرار خواهد داد و اعلام کرد: «ملتی که بیش از 80 سال تمام شجاعانه در برابر سلطهی فرانسه مقاومت کرده است، ملتی که در چند سال گذشته دوشادوش متفقین علیه فاشیستها جنگیده است- چنین ملتی باید آزاد و مستقل باشد.»
فلچر پراوتی: JFK (زولنای ۱۹۹۳)، ص.۸۷
Fletcher Prouty: JFK (Zsolnay 1993), S. 87.
۳۱۸. استعمارگران در سایگون ویلاهایی باشکوه ساختند. فرانسویها ولی خود را سرکوبگر نمیپنداشتند. ژول فری نخستوزیر فرانسه در سالهای انتهایی قرن نوزدهم ادعا کرد: «این وظیفه بر دوش نژادهای برتر است که نژادهای پست را متمدن سازند.»
مکس میتلر: جادهی منتهی به جنگ جهانی اول: سوئیس تا چه اندازه بیطرف بود؟ کشوری خرد و امپریالیسم اروپایی (انتشارات NZZ)، ص.۴۷۶
Max Mittler: Der Weg zum Ersten Weltkrieg: Wie neutral war die Schweiz? Kleinstaat und europäischer Imperialismus (NZZ Verlag 2003), S. 476.
۳۱۹. فلچر پراوتی اندیشناک میگوید: «هیچ پاسخ دقیقی به این پرسش نداریم که چرا در ۱۹۴۵ سلاحهای آمریکایی در اختیار هو شی مین گذاشتیم و چند سال بعد به دشمنانش، فرانسویها محمولهای سلاح به ارزش سه میلیارد دلار تحویل دادیم. در پایان جنگ جهانی دوم تنها چیزی که مشخص بود این بود که در هندوچین باید جنگ باشد.»
فلچر پراوتی: JFK (زولنای ۱۹۹۳)، ص.۶۰ و ۹۲
Fletcher Prouty: JFK (Zsolnay 1993), S. 60 und 92.
۳۲۰. سرهنگ فلچر پراوتی بر این باور است که سلاحهای آمریکایی، به ویژه توپخانهی سنگین، به ویِتمین کمک کرد تا فرانسویها را در 8 می 1954 در دیِن بیِن فو شکست داده و وادار به ترک کشورشان کنند. عملکرد ایالات متحده در ویتنام یادآور تحویل سلاح به شورشیان کوبایی است که نقشی تعیین کننده در شکست قدرت استعماری اسپانیا در کوبا در ۱۸۹۸ ایفا میکرد. ویتنامیها سوگوار ۳۰۰۰۰۰ کشته در جنگ استقلال بودند، فرانسه ۱۰۰۰۰۰ سرباز از دست داده بود.
وزارت دفاع ایالات متحده: روابط ایالات متحده – ویتنام، ۱۹۴۵ تا ۶۷. پژوهشی تهیه شده توسط وزارت دفاع. بخش دوم: مداخلهی ایالات متحده در جنگ فرانسه-ویِتمین ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۴، ص.۲. همچنین: فلچر پراوتی: JFK (زولنای ۱۹۹۳)، ص.۲۵۵
US Department of Defense: United States – Vietnam Relations, 1945 – 67. A Study Prepared by the Department of Defense. Part II: US Involvement in the Franco-VietMinh War 1950 – 1954, S. 2. Sowie: Fletcher Prouty: JFK (Zsolnay 1993), S. 255.
۳۲۱. ادوین رایشاور، سفیر ایالات متحده در ژاپن ابراز داشت: «جایگزین بدیهی این بود که به هو اجازه دهیم کشور را با ویِتمین کمونیست تحت فرمانش در اختیار بگیرد. این اتفاق خیلی زودتر میافتاد اگر ایالات متحده در 1945 به صراحت اعلام میکرد که برای استعمار در آسیا ارزشی قائل نبوده و از آن حمایت نخواهد کرد. هنوز امکانپذیر میبود اگر از ۱۹۴۹ جنگ فرانسویها را پشتیبانی گسترده نمیکردیم. همینطور شدنی میبود اگر در ۱۹۵۴ به توافق ژنو احترام گذاشته و حکومتی دائمی به رهبری دیِم در ویتنام جنوبی تشکیل نمیدادیم.»
ادوین رایشاور: انتخابهای ما در ویتنام چیست، لوک، ۱۹ سپتامبر ۱۹۶۷
Edwin Reischauer: What Choices Do We Have in Vietnam, Look, 19. September 1967.
۳۲۲. مأموران اجیر شدهی سیا دفاتر پست را در ویتنام شمالی منفجر میکردند، در مخازن سوخت کامیونهای نظامی هو شی مین شکر ریخته و ذخایر سوختشان را غیر قابل استفاده میکردند، اعلامیههای ضد ویتمین پخش میکردند و همچنین پول تقلبی چاپ کرده و در ویتنام شمالی وارد چرخهی پولی کردند. افزایش تنشها خواستهی رئیس سیا، آلن دالس و دیگر جنگافروزان حاضر در واشنگتن بود.
فلچر پراوتی: JFK (زولنای ۱۹۹۳)، ص.۱۰۹
Fletcher Prouty: JFK (Zsolnay 1993), S. 109.
۳۲۳. پرواز و نگهداری هلیکوپترها به عهدهی «مستشاران» آمریکایی بود، یعنی کارمندان سیا. اینها تفنگداران دریایی سابق بودند که با این هلیکوپترها آشنا بودند. پراوتی این قایمباشک بازی را اینگونه توضیح میدهد: «آنان ترک خدمت کرده بودند، فقط دستمزد بالاتری دریافت میکردند و این تضمین که بتوانند بدون از دست دادن حقوق و مزایا مستقیماً به واحدهای قدیمی خود بازگردند.»
فلچر پراوتی: JFK (زولنای ۱۹۹۳)، ص.۱۴۱
Fletcher Prouty: JFK (Zsolnay 1993), S. 141.
۳۲۴. کلاهسبزها ویتنامیهای جنوبی را آموزش میدادند، اما خود در درگیریها شرکت نمیکردند. ایالات متحده در ویتنام در پس پرده اینگونه رفتار میکرد. مردم ایالات متحده در آن زمان خبر نداشتند که ایالات متحده در ویتنام در عملیاتهای نظامی مشارکت داشت.
فلچر پراوتی: JFK (زولنای ۱۹۹۳)، ص.۲۱۱
Fletcher Prouty: JFK (Zsolnay 1993), S. 211.
۳۲۵. چنان که هالبرستام نوشته است: «هنگامی که میسوخت حتی یکی از ماهیچههایش را نیز نجنباند و صدایی از او درنیامد و اینگونه با خونسردی آشکارش تضادی عمیق با انسانهای زاریکنندهی گرداگرد خود به تصویر کشید.»
دیوید هالبرستام: ایجاد یک منجلاب (رندُم هاوس ۱۹۶۵)، ص.۲۱۱
David Halberstam: The Making of a Quagmire (Random House 1965), S. 211.
۳۲۶. وزیر دفاع ایالات متحده، رابرت مکنامارا فرمان داد «که برنامهای جامع و بلند مدت برای تقویت ارتش ویتنام جنوبی و خروج تدریجی ایالات متحده تدوین شود». اسناد پنتاگون تأیید میکنند که رئیس جمهور کندی «به واقع خواهان آن بود که ایالات متحده را از مداخلهی مستقیم نظامی دور نگاه دارد».
وزارت دفاع ایالات متحده: روابط ایالات متحده – ویتنام، ۱۹۴۵ تا ۶۷. پژوهشی تهیه شده توسط وزارت دفاع. بخش چهارم: شکلگیری جنگ. خروج تدریجی نیروهای ایالات متحده از ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۴، خلاصه، ص.۱ و ۴
US Department of Defense: United States – Vietnam Relations, 1945 – 67. A Study Prepared by the Department of Defense. Part IV. Evolution of the War. Phased Withdrawal of US Forces 1962 – 1964, Summary, S. I und IV.
۳۲۷. دیِم، رئیس جمهور فاسدی که هرگز از حمایت مردمی بالایی برخوردار نبود، با حمایت سیا در 1 نوامبر 1963 در جریان کودتایی نظامی در سایگون به دست ژنرالهایش به قتل رسید. اینگونه ویتنام جنوبی بدون رهبر شد. درهمان ماه، در 22 نوامبر 1963، رئیس جمهور کندی در دالاس به ضرب گلوله کشته شد. برنامهی عقبنشینی نیز به این ترتیب متوقف شد.
رابرت مکنامارا: نگاه به گذشته: تراژدی و درسهای ویتنام (وینتج ۱۹۹۵)، ص.۴۴۴. همچنین: فلچر پراوتی: JFK (زولنای ۱۹۹۳)، ص.۱۵۵
Robert McNamara: In Retrospect: The Tragedy and Lessons of Vietnam (Vintage 1995), S. 444. Sowie: Fletcher Prouty: JFK (Zsolnay 1993), S. 155
۳۲۸. جانسون برنامهی خروج مستشاران را لغو کرده و به آتش جنگ دامن زد. او ۴۰۰۰ مستشار نظامی دیگر به ویتنام جنوبی اعزام کرده و به سیا دستور داد که با همکاری ویتنامیهای جنوبی عملیاتهای نظامی مخفی علیه ویتنام شمالی را گسترش دهد. واحدهای ویژه با عملیاتهای خرابکاری پلها، خطوط آهن و بنادر ویتنام شمالی را هدف قرار داده، اهالی ویتنام شمالی را ربوده و روستاهای نزدیک به مرز را بمباران میکردند.
الیور استون و پیتر کوزنیک: تاریخ نانوشتهی آمریکا (اولشتاین ۲۰۱۶)، ص.2۲۲
Oliver Stone und Peter Kuznick: Amerikas ungeschriebene Geschichte (Ullstein 2016), S. 222.
۳۲۹. سناتور دمکرات، ارنست گرونینگ از آلاسکا در 10 مارس 1964 اعلام کرد: «این جنگ ما نیست و ما هرگز نباید پایمان به این جنگ کشیده میشد. زمان پایان دادن به جنگ همین الان است، پیش از آنکه آمریکاییهای بیشتری جان خود را از دست بدهند. بیایید ویتنام را تا حد ممکن با شرایط خوب ترک کنیم، ولی باید همین الان خارج شویم.»
لارس کلاین: خبرنگاران جنگی «نسل ویتنام» (انتشارات والشتاین ۲۰۱۲)، ص.۱۷۰
Lars Klein: Die »Vietnam-Generation« der Kriegsberichterstatter (Wallstein Verlag 2012) S. 170.
۳۳۰. به علاوه جانسون به عنوان فرمانده کل قوا ناو جنگی یواساس مدوکس را به خلیج تونکین در شرق شهر بندری متعلق به ویتنام شمالی هایفونگ اعزام کرده بود تا ویتنام شمالی را تحریک کند. ویتنام شمالی تصور میکرد که یواساس مدوکس پشتیبانی از حملات قایقهای گشتی را بر عهده دارد.
الیور استون و پیتر کوزنیک: تاریخ نانوشتهی آمریکا (اولشتاین ۲۰۱۶)، ص.2۲۲
Oliver Stone und Peter Kuznick: Amerikas ungeschriebene Geschichte (Ullstein 2016), S. 222.
۳۳۱. جانسون چنین گفت: «به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا، وظیفه دارم به مردم آمریکا گزارش دهم که اقدامات خصمانهی مکرر علیه کشتیهای آمریکایی در خلیج تونکین مرا امروز واداشتند به ارتش ایالات متحده فرمان واکنش بدهم. نخستین تهاجم به کشتی مدوکس در ۲ آگوست، امروز ۴ آگوست از سوی قایقهای دشمن تکرار شد… این اقدام متجاوزانه علی نیروهای ما نشان میدهد که نبرد بر سر صلح و امنیت در جنوب شرق آسیا تا چه اندازه مهم است… برای تضمین صلح صلابت لازم است.»
سخنرانی رئیس جمهور جانسون در اواخر شب ۴ آگوست ۱۹۶۴ در ساعت ۲۳:۳۶. یوتیوب: لیندون جانسون – گزارش حادثهی خلیج تونکین
Rede von Präsident Johnson vom 4. August 1964 spät in der Nacht um 23:36 Uhr. Youtube: Lyndon Johnson – Report on the Gulf of Tonkin Incident.
۳۳۲. سفیر بریتانیا در سازمان ملل متحد اظهار داشت: «از آنجا که اینجا با حملات مکرری مواجه هستیم که شدتشان مدام افزایش یافته است، ایالات متحده این حق را داشته است که بر اساس اصل دفاع از خود… وارد عمل شود تا از حملات مشابه بیشتر به کشتیهایش ممانعت به عمل آورد.» نمایندهی بریتانیا ادعا کرد: «عملیاتهای پیشگیرانهای که در راستای این هدف صورت میگیرند… در هماهنگی کامل با منشور ملل متحد و مادهی ۵۱ آن قرار دارند.»
شورای امنیت سازمان ملل متحد، ۵ آگوست ۱۹۶۴
UNO-Sicherheitsrat, 5. August 1964.
۳۳۳. سناتور گرونینگ به درستی اعلام کرد: «حادثهی خلیج تونکین اثر جانبی اجتناب ناپذیر و قابل پیشبینی و نتیجهی سیاست یکجانبه و تهاجمی ایالات متحده در جنوب شرق آسیا بود.» به گفتهی گرونینگ در نطقی هوشمندانه اگر دولت جانسون «با همان شور و شوقی در پی صلح میبود که اکنون خواهان جنگ است»، آنگاه باید همهی سربازانش را از ویتنام خارج میکرد.
رابرت دیوید جانسون: ارنست گرونینگ و سنت دگراندیشی آمریکایی (انتشارات دانشگاه هاروارد ۱۹۹۸)، ص.۱
Robert David Johnson: Ernest Gruening and the American Dissenting Tradition (Harvard University Press 1998), S. 1.
۳۳۴. سناتور وین مورس نیز با جنگ ویتنام مخالف بود. او با نگرانی هشدار داد: «من فکر میکنم تاریخ به این نتیجه خواهد رسید که ما اشتباه بزرگی مرتکب شدیم وقتی که قانون اساسی ایالات متحده را تضعیف کرده و دورش زدیم. معتقدم در قرن بعدی نسلهای آینده با وحشت و یأس به این کنگره خواهند نگریست که اکنون چنین خطای بزرگی مرتکب میشود.»
ماروین گتلمن: خوانندهی خاورمیانه و جهان اسلام (اوپن رود ۲۰۱۲)، فصل ۳۴
Marvin Gettleman: The Middle East and Islamic World Reader (Open Road 2012) Kapitel 34.
۳۳۵. ویلیام فولبرایت، سناتور دمکرات اهل آرکانزاس بعدها در توجیه رأی مثبتش به قطعنامهی تونکین گفت: «در حالت معمول من فرض را بر این نمیگذارم که رئیس جمهور به من دروغ میگوید.»
مارتین کیلیان: ۱۸ پلهی نردبان رسیدن به آزادی. تاگس آنتسایگر، ۳۰ آوریل ۲۰۰۵
Martin Kilian: 18 Leitersprossen bis zur Freiheit. Tages-Anzeiger, 30. April 2005.
۳۳۶. قایقهای تندرو ویتنام شمالی اژدر شلیک کردند ولی هیچ یک از اژدرها به یواساس مدوکس اصابت نکرد. در جریان آتشپراکنی ۲ آگوست هیچ گلولهای به ناو جنگی آمریکایی نخورد و کشتی خسارتی ندید، هیچ سرباز آمریکایی کشته نشد.
دونالد اشمیت: حماقت جنگ: سیاست خارجی آمریکا از ۱۸۹۸ تا ۲۰۰۵ (انتشارات الگورا ۲۰۰۵)، ص.۲۶۴
Donald Schmidt: The Folly of War: American Foreign Policy 1898 – 2005 (Algora Publishing 2005), S. 264.
۳۳۷. جیمز بمفورد، خبرنگار آمریکایی تاکتیک رئیس جمهور جانسون را اینگونه توضیح میدهد: «این کشتی باید به عنوان عنصر دریایی تحریککننده دماغهی خاکستریاش و پرچم آمریکا را تا حد ممکن نزدیک در شکم ویتنام شمالی فرو میکرد، انگار که توپهای ۱۲۷ میلیمتریاش را به بینی نیروی دریایی کمونیستها بکوبد. تأثیر تحریکآمیز این مأموریت بیشتر هم میشد، چرا که همزمان با یورشهای کماندویی در ساحل صورت میگرفت و اینگونه این تصور ایجاد میشد که یواساس مدوکس این شبیخونها را رهبری میکند.»
جیمز بمفورد: پیکرهی اسرار (انکور ۲۰۰۲)، ص.۲۹۶
James Bamford: Body of Secrets (Anchor 2002), S. 296.
۳۳۸. این پژوهش بر چیزی صحه میگذاشت که دیگر مورخان از مدتها پیش حدس میزدند: هیچ حملهای به کشتیهای ایالات متحده در خلیج تونکین در روز ۴ آگوست ۱۹۶۴ صورت نگرفته بود. نتیجهی گیری واضح هانیوک این است که «بیشتر گزارشها، اگر بررسی میشدند، به روشنی نشان میدادند که حملهای در کار نبود».
جان پرادوس: اطلاعات خلیج تونکین به استناد تاریخنگاری رسمی و اطلاعات کسب شده «واژگونه نمایی» شدهاند. آرشیو امنیت ملی واشنگتن، ۱ دسامبر ۲۰۰۵. همچنین ر.ک.: یواخیم هولتسگن: حمله با اژدری که هرگز وجود نداشت. اشپیگل آنلاین، ۱۵ نوامبر ۲۰۰۵
John Prados: Tonkin Gulf Intelligence »Skewed« According to Official History and Intercepts. National Security Archive Washington, 1. Dezember 2005. Siehe auch: Joachim Hoelzgen: Der Torpedo-Angriff, den es nie gab. Spiegel Online, 15. November 2005.
۳۳۹. پوتیت بعدها به یاد میآورد: «تقریبا واضح است که فکرهایشان را کرده بودند که چه راهی پیش بگیرند، رئیس جمهور و مکنامارا. آنها جنگ میخواستند. شوکه شدم وقتی که صبح روز بعد روزنامه را خواندم و حملات هوایی آغاز شده بودند. به گمانم کار عجیبی نیست که قبل از وارد عمل شدن به دنبال دریافت حقایق باشیم. تحقیقات در این باره خیلی ساده میبود که آیا تهاجم باورپذیر بود یا نه، آن هم به سرعت.»
پیتر لنون: حملهای که در کار نبود. گاردین، ۱۷ آوریل ۱۹۹۹
Peter Lennon: The attack that never was. The Guardian, 17. April 1999.
۳۴۰. هنگامی که در ۱۹۹۹ از رابرت مک نامارا، وزیر دفاع کابینهی جانسون، پرسیده شد که آیا «تهاجم» ۴ آگوست ۱۹۶۴ به یواساس مدوکس واقعیت داشت یا نه، او صادقانه به گاردین پاسخ داد: «چیزی که من فکر میکنم، البته، …، این اتفاق نیفتاده بود.»
سباستین مول: دروغ در خلیج تونکین. فرانکفورتر روندشاو، ۱ آگوست ۲۰۱۴. همچنین: پیتر لنون: حملهای که در کار نبود. گاردین، ۱۷ آوریل ۱۹۹
Sebastian Moll: Die Lüge im Golf von Tonkin. Frankfurter Rundschau, 1. August 2014. Sowie: Peter Lennon: The attack that never was. The Guardian, 17. April 1999.